سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به حقّ برایتان می گویم : حکیم از نادان عبرت می گیرد و نادان از هوای خود . [عیسی علیه السلام]
درمان بیمار در بارگاه حضرت عبدالعطیم حسنی(ع) - طب مذهبی دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
 RSS |صفحه اصلی سایت |ارتباط با من| درباره من|پانل اصلی سایت
: جستجو
اوقات شرعی
جمعه 103/1/31
» درباره من
درمان بیمار در بارگاه حضرت عبدالعطیم حسنی(ع) - طب مذهبی دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دکتررحمت سخنی
آدرس تماس با دکتر رحمت سخنی : آذربایجان غربی - اورمیه dr.rahmat.sokhani@gmail.com این سایت و 30 سایت پزشکی دیگراینجانب به صورت رایگان در خدمت هموطنان ایرانی داخل و خارج کشور بوده و امیدوارم توانسته باشم سهم بسیار اندکی در ارائه و تولید مطالب علمی داشته ونقش مثبتی را ایفا کرده و باعث شادی روح والدین شهیدعزیزم آقای ستوانیار شهید محمد سخنی و شهیده خانم جمیله رمضان شیخ سرمست باشم .ضمنا 60 سایت مشاوره رایگان پزشکی و پرستاری اضافه براینها برای دیگردوستان پزشک و پرستار خوب ایران اسلامیمان در خطه همیشه سرسبز و قهرمان آذربایجان طراحی و راه اندازی نمودم که انشالله مورد قبول مردم عزیز کشورمان و درگاه احدیت قرار گیرد . باسپاس دکتر رحمت سخنی آذربایجانین حکیم اوغلانه اورمو یوردون نان dr.rahmat.sokhani@gmail.com

» پیوندهای روزانه
مجتمع پژوهشگران واحیاگران طب اسلامی تبریز [225]
بزرگترین پایگاه اینترنتی امداد و نجات بسیجیان کشور [85]
سازمان بسیج جامعه پزشکی [144]
خانواده درمانی [257]
طب معصومین [533]
طب قرآنی [447]
مرکز دائرالمعارف بزرگ اسلامی [86]
سایت رسمی مسجد مقدس جمکران به سه زبان [184]
شبکه اطلاع رسانی ملی [236]
سایت خبری تحلیلی شیعه نیوز [142]
مرکز اطلاع رسانی شهید اوینی [94]
پایگاههای مذهبی به زبانهای انگلیسی،عربی،فارسی [218]
سایتهای مذهبی [185]
پایگاه اطلاع رسانی پزشکان ایران [96]
[آرشیو(14)]

» عضویت خاص و عادی
 





Powered by WebGozar


» فهرست موضوعی یادداشت ها
درمان بیمار توسط حضرت امام زمان (عج)[5] . درمان بیمار در بارگاه حضرت عبدالعطیم حسنی(ع)[2] . روزه داری[2] . روزه های کوتاه مدت . زنان بادرار روزه دار . زنان باردار . شب قدر . عوارض . فواید روزه گرفتن . مشکلات ناشی از روزه داری . موارد منع روزه داری از نظر پزشکی . نقش موثر ایمان . درمان بیماری خطرناک غیبت . درمان چاقی . درمان دروغ گویی . درمان عفونتهای بدن . دروغ گویی . دکتر فریده نظری . دکتر سعید حسینی . دکترهربرت ام شلتون . ادیان مذهبی . ادیان مذهبی مختلف جهان . استجابت دعا . امید تمام دردمندان دنیا . ایمان و درمان . ایمان وبیماریها . بایدها نبایدهای پزشکی . بیماران روزه دار . پزشکان بزرگ جهان . توصیه های پزشکی . توصیه های دندانپزشکان . توصیه های مهم پزشکی . خوردن سحری . داستان آن بیمار . دانشگاه علوم پزشکی تهران . درمان انواع بیماریها . درمان بیمار توسط حضرت امام حسین(ع) . درمان بیمار توسط حضرت امام رضا(ع) . درمان بیمار توسط حضرت عسکریین (ع ) . درمان بیمار توسط حضرت علی (ع) .
» آرشیو مطالب
آرشیو مطالب نوشته شده پیشین

» لوگوی سایت


» لینک دوستان
خانه ی خانواده
EMOZIONANTE
اندیشه نگار
مهربانترین
خورشید تابنده عشق
لحظه های آبی( دلسروده های فضل ا... قاسمی)
کوچ بلاگ -وبلاگ کوچ نهارجان یا کوچ خراشاد-در پارسی بلاگ
آلبوم محمد حسن اسایش
دلنوشته های قاصدک
چرک نویس من
دلنوشته ها
برای تو
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
دختــــر بهــــار
نسیم ظهور
دیباچه
عشق سرخ من
عارفانه های یک دوست
PARSTIN ... MUSIC
نوشتار
رایان چوب
بازگشته از احمدالحسن کذاب
یادداشتهای روزانه اسایش
فانوس عشق
رضا صفری
خیارج سرای من است
قلمدون
هستی همیشگی
گل باغ آشنایی
موسسه حقوقی ارشا دادگران ونداد
گلبانگ سربلندی
•°•°•دختـــــــــــرونه هـــای خاص مــــــــــــن•°•°•
رایحه ی انتظار
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
عارفانه
اشک شور
سلطان شادمهرعقیلی...احسان عطارتبادکان
نگارستان خیال
بشنو از دل
حرف هایی از زبان منطق و احساس
المشی إلى القدس المقدسة
بهارانه
جغجغه‌
مشکات
عقیل صالح
نگاهی نو به مشاوره
منجی بشر(یا مهدی)
❤ღ چادری ها ღ❤
شوروشعور عشق
Mystery
در اوج پرواز با احساس تو
کلکسیون بهترین تمبرهای جهان
سوفیا
اشپزی کد بانو
مشاور
داروساز
اسیرعشق
سرزمین مِه وخورشید (خورشیدگام سبز)
red rose
در غمِ ماه منیر
گروه تبلیغاتی ناریا
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
ستارگان دوکوهه
بـــــاغ آرزوهــــا = Garden of Dreams
نهانخانه جان
حس لطیف من
خاطرات و تاریخ پزشکی Dr.Rahmat Sokhani
طب ورزشی دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب سالمندان دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب پزشکی قانونی دکتر رحمت سخنی
پزشکی تخصصی دکتر رحمت سخنی
رنگارنگه
پزشکی فوق تخصصی دکتر رحمت سخنی
سیر بی سلوک ( مجاهدیان )
طب نظامی دکتر رحمت سخنی
مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی
سایت پزشکی دکتر شریف کف الغزال(انگلیسی)
مرکز اطلاع رسانی اذربایجانیهای مقیم خارج کشور
دانشنامه تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانیان
دانلود رایگان کتابهای الکترونیکی
طب متعالی
قران آرامش بخش قلب ها
سایت مدرسه علمیه نرجس
سایت کتابخانه طهور(مذهبی)
پاسخ به سوالات اخلاقی
سایت پژوهشکده فرهنگ و معارف
طب هسته ای دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
من.تو.خدا
Famoonevis
آوای روستا
ابـــــــــــرار
سایت روانشناسی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب نظامی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
سایت دارو سازی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
طب اورژانس دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
شمس الظلام
عاشقتم
سماتکــــــــه
طب سنتی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
سایت دندانپزشکی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
پزشکی عمومی دکتررحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
تارنمای امیرحسین قدرتی شاه‌توری
هفت آسمان
رضوانه
اخلاق و ادب
Missing
ALWAYS & FOREVER
شادیهای کوچک یک خانم خونه دار
تابستان تلخ
جاده خاکی
نت سرای الماس
داستانهای واقعی روابط عمومی Dr.Rahmat Sokhani
محمدمبین احسانی نیا
کـ ـهـ ـکـ ـشـ ـان
...
03955809074 سید مهدی ملک الهدی
چی بگم؟؟
ما تا آخرایستاده ایم
دعای محبت
برنامه تربیتی شهید هدایت الله طیب
شهرستان بجنورد
بیا تو ج‍‍‍ـــوان،اسرارموفقیت،ازدواج
نیلااااا
برلیان
عکس های زیبا و دیدنی از دنیای پرندگان
دنیای عکس های متحرک و انیمیشن
قائم صنعت سپاهان
آموزش ساخت جعبه هدیه، آموزش گل سازی، گل بلندر
سورپرایز
تاپروانه شدن"""
تــــــــــو خــــوب بـــــمان
دوســـتــــانه
شهریار کوچه ها
لبهای زخمی

» لوگوی لینک دوستان





















" alt="وب سایت شخصی یاسین گمرکی " width='85' >


» طراح قالب » میربهزادمیراسمعیلیان

» نظر سنجی


دانلود آهنگ جدید
دانلود آهنگ جدید
»» درمان بیمار فلج در بارگاه حضرت عبدالعطیم حسنی(ع)

                      درمان بیمار فلج در بارگاه حضرت عبدالعطیم حسنی(ع)

انتخاب  :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
شنبه 6 اسفند 73 مصادف با -25 رمضان - بعدازظهر تلفن هفته نامه به صدا درآمد : الو ، هفته نامه ؟ سلام علیکم ، بفرمائید . از کشیک خانه حرم تلفن می کنم ، خواستم ببینم خبر جوان ایلامی را داشتید ؟ قضیّه چیست ؟ این جوان امروز صبح شفا گرفت . شما او را دیدید ؟ مریضی اش چه بود ؟ شفا گرفتنش چگونه بود ؟ ... بهتر است خودتان بیائید بپرسید . السّاعه خدمت می رسم . وقتی به کشیک خانه آمدید از آقای ربیعی بپرسید . او از نزدیک شاهد ماجرا بوده ... مکالمه کوتاه بود و سؤالها بی جواب . و این آقای ربیعی خادم باسابقه حرم بود که در کشیک خانه ، کاغذ و قلم مرا به وجد آورد : ساعت 10 صبح بود که دبدم چند نفر ، جوانی را به داخل حرم آوردند و او را در کنار ضریح مطهّر گذاشتند . آنان از بستگان جوان بودند و همگی گریه می کردند و دائماً خداوند را به مقام و منزلت سیّدالکریم می خواندند ، تا جوانشان را شفا عنایت فرماید . این وضع تا ظهر ادامه داشت . نماز جماعت ظهر و عصر که تمام شد ، به اتّفاق یکی از رفقا برای سرکشی به داخل حرم رفتیم . درست در همین لحظه مصادف با دیدن آن صحنه بود ، جوان چند بار صلوات فرستاد ، چند بار یا علی گفت ، و بعد عمویش را صدا زد و گفت : عموجان ، من خوب شدم ، مرا بلند کن . آن مرد ، زیر بغل جوان را گرفت تا به او کمک کند بایستد .
امّا ، آن جوان روی پای خود ایستاده بود . آن عدّه از زائرینی که شاهد این اوضاع بودند در حالی که پیاپی صلوات می فرستادند به دورش حلقه زدند . ما برای آنکه مبادا جوان از ازدحام جمعیّت صدمه ببیند ، جلو رفتیم و او را از میان جمعیّت بیرون کشیده و همراه بستگانش به داخل کشیک خانه آوردیم . دندانهای جوان از شوق بهم می خورد و پاهایش می لرزید . در عالم دیگر سیر می کرد . حواسش به ما نبود . بعد ، کمی آرام گرفت . و بناگاه جوانی که تا دو ساعت قبل قادر به هیچ حرکتی نبود ، به روی همان پاها به سرعت به طرف ضریح دوید . در حالی که به شدّت گریه می کرد . حالا در کنار «صمد» نشسته ام . او که به واسطه وجود شریف حضرت عبدالعظیم علیه السّلام آسمانی شده است . نظر کرده ذات اقدس حقّ تعالی و آیتی برای ما مسلمانان و امّت رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم در قرن چهاردهم . تا صفاتش را همواره در نظر داشته باشیم ، از جاده یقین منحرف نشویم و زبانمان به تسبیحش فعّال باشد . که او «فعّال ما یشاء» است . در میان خانواده صمد ممومی جوان 21 ساله ایلامی هستم . در خانه ای که از در و دیوارش شوق می ریزد . کلمات از لبهای صمد شمرده شمرده مثل میوه های رسیده می افتد و من آنها را جمع می کنم :‍ فلج شدن من اینطور شروع شد که ابتدا احساس کردم ضربه سنگینی بر سرم خورد و چشمانم سیاهی رفت ، مرا به بیمارستان فیروزآبادی بردند. گفته بودند ممکن است از ضعف باشد . یک آمپول تزریق کردند و گفتند با استراحت خوب می شود . امّا در خانه ، وضع من ساعت به ساعت وخیم تر شد . به طوری که هیچیک از دستها و پاهایم را نمی توانستم کوچکترین حرکتی بدهم ، بستگانم جمع شدند تا مرا به بیمارستان ببرند . امّا انگار الهامی به من شده بود ، به آنها گفتم مرا به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ببرید . عمویم مرا به دوش گرفت و به حرم برد ، از او خواهش کردم مرا در کنار ضریح حضرت بخواباند . در حالی که کنار ضریح دراز کشیده بودم ، خانواده ام بالای سرم گریه و شیون می کردند ، درست نمی دانم خواب بودم یا بیدار ، آقایی بلند قد بسیار نورانی ، با عبای سفید و لباس سفید به من نزدیک شد . فرمود :«بلند شو و به خانه ات برگرد .» گفتم : آقا جان دارم می میرم ، نمی توانم راه بروم . فرمود : «بلند شو» بی اختیار ذکر یا علی یا علی بر زبان آمد . هنوز می ترسیدم ، دستهایم حرکت کردند و به ضریح چسبیدم و از عمویم خواستم مرا بلند کند . امّا متوجّه شدم روی پای خودم ایستاده ام . وقتی به خود آمدم ، مردم به دورم جمع شده بودند و خادمین مرا بردند .من تا عمر دارم نوکر آقایم ، او پیش خدا خیلی آبرو دارد ... او این عبارات را چند بار تکرار کرد ، تا اینکه اشکش سد چشمش را شکست و مثل رود در پهنای صورتش جاری شد .

منبع :http://www.rasekhoon.net

http://www.rs272.com/

http://www.sahand272.blogfa.com/

http://www.rs272.parsiblog.com/

WEST AZERBAIJAN  URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI



ارسال سوالات و نظرات ()
ارسال کننده متن فوق: » دکتررحمت سخنی ( سه شنبه 87/8/28 :: ساعت 1:30 صبح )
»» درمان سرطان روده ملیکا در بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

    درمان سرطان روده ملیکا در بارگاه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

انتخاب  :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
«سرطان ! سرطان روده از نوع پیشرفته ، سه چهارم روده ها از بین رفته است ، متأسّفم !» آنچه که آقای صالحیان می شنید این کلمات نبود ، پژواک یک فریاد ، یک ضجه از درون بود که که در مغزش می پیچید . سعی کرد ، تقلّا کند تا صدای دکتر حمیدی را واضح تر بشنود . آقا ی دکتر ، معنی حرفتان چیست ؟ آقای صالحیان ! وظیفه من اینست که حقایق را بی پرده بگویم . شهامت داشته باشید و آن را بپذیرید . کاری نمی توانم بکنم ! یعنی هیچ امیدی برای ملیکا نیست ؟ بنشینیم مرگش را ذرّه ذرّه تماشا کنیم؟ حرف شما این است ؟! این کلمات به سختی از گلویی که گلوله ای از بغض ، راه آن را بسته بود خارج می شد . طنین پدر از سینه برمی خاست . مثل صدای باد در صحرایی وغم انگیز .پاکتی انباشته از عکس ، برگه های آزمایش خون ، سیتی اسکن و سونوگرافی بر دستانش سنگینی می کرد . دکتر اتاق را ترک کرد و او را زیر بار فضای سنگین غم ،تنها گذاشت . دکتر حمیدی متخصّص و جراح کودکان بیمارستان آسیا، ملیکا کوچولو را پس از 20 روز از بیمارستان مرخص کرد .
امّا خانواده ملیکا کسانی نبودند که تنها با اظهار نظر یک پزشک از پا بنشینند و دست از تلاش بردارند. دکتر سجّادی ، دکتر مشایخی ، دکتر جعفری نژاد و دکتر کیهانی در بیمارستان آراد، هر یک از آزمایشات و بررسیهای جداگانه ای انجام دادند ، ولی تشخیص همان بود: سرطان. سرطانی که هرساعت پنجه زهر آگینش را بیشتر می فشرد ، و چون شعله ای در خرمن هستی ملیکا زبانه می کشید . حال ملیکا روز به روز وخیم ترمی شد . شکمش به شدّت ورم کرده بود ، و خبر از فاسد شدن بخش دیگری از روده ها می داد . دکتر کولانلو یکی دیگر از پزشکانی که به سراغش رفته بودند ، تأکید می کرد که باید برای یافتن نوع سرطان ، نمونه برداری شود . امّا ورم طحال این اجازه را نمی داد . معنی این حرف قطع همه رشته های امید بود تا این شمع کوچک چه بموقع خاموش شود . ده روز ، بیست روز، شاید یکماه دیگر . تنها یک جا باقی مانده بود ، بیمارستان شرکت نفت . دکتر کلانتری جرّاح این بیمارستان ، تنها اقدامی که حاضر به انجام آن بود آندوسکوپی از روده ها بود . او فقط در همین حدّ مسئولیّت می پذیرفت .» زمان عمل تعیین شد : دوشنبه 9 آبانماه 1373 امّا این جراحی چه امیدی در برداشت ؟ خانواده ملیکا ، حالا خود را در اعماق چاهی عمیق و ظلمانی ، انباشته از «چکنم » هایی که هیچ راه حلّی را نمی شد از آن به بیرون کشید ، می بافتند . امّا از همین نقطه ، روزنه ای روبه آسمان گشوده شد و پرتوی به قعر ناامیدی تابیدن گرفت یعنی توسّل و کوبیدن آستان سیّدالکریم . ایّام فاطمیّه است . جمعه شب ، یا بهتر بگوییم5/ 1 بامداد شنبه 7 آبانماه . خانواده سادات صالحیان همه در صحن حضرت عبدالعظیم علیه السّلام جمع اند . پدر ، مادربزرگ ، خاله ، عمّه و ... همه برای ملیکا ، این دختر 3/5 ساله شیرین زبان گرد آمده اند تا با توسّل به اولیاء الله ، دخترشان را به زندگی برگردانند . آمده اند تا آبروی مقرّبین درگاه الهی را شفیع قرار دهند . آبرویی که چون با اشک محبّین می آمیزد ، سدّ تقدیر را می شکند .درب حرم بسته است .
هوا سوز دارد ، امّا سوز این جمع استخوان سوز تر است . یکی از خادمین با دیدن این گروه آشفته ، متوجّه می شود که مسأله مهّمی پیش آمده است . هوا ، آه سرد می کشد ، آنان می لرزند . خادم وقتی مطلّع می شود این خانواده از ساداتند ، می گوید : شما بچّه های صاحب این بارگاه هستید . حالا که قرار بر ماندن دارید بیایید درب حرم را برایتان باز کنم . آنان به داخل حرم می روند و در کنار ضریح سیّدالکریم علیه السّلام بیتوته می کنند . کسی نمی داند آن شب عجیب تا سپیده صبح چگونه گذشت ، امّا به طور قطع ، دعاها و نمازها ی آن جمع بین ملائک زبانزد شد ، شاید ملائک نیز آنان را همراهی کرده باشند . چرا که فردای آن شب ... بیمارستان شرکت نفت - یکشنبه 8 آبان - ملیکا سادات را برای انجام عمل فردا صبح آماده کرده اند ، امّا خبر می رسد یک از اقوام دکتر کلانتری از دنیا رفته است ، و دکتر فردا عمل نخواهد داشت . دوشنبه 9 آبان - با توجّه به تغییر روز عمل ، ملیکا سادات را بار دیگر برای انجام آزمایشات جدید به واحدهای آزمایش خون، سیتی اسکن ، سونوگرافی و ... می برند . پاسخ آزمایشات و عکسها آماده می شود برای فردا صبح . سه شنبه 10 آبان - اتاق هم آماده است . دکتر کلانتری به طور معمول ، یکبار دیگر نگاهی به آخرین نتایج عکسها و آزمایشات می اندازد . امّا آنچه که در آنها می بیند نگاه بهت زده اش را به برگه ها و عکسها می دوزد . پرستار را صدا می زند . حتماُ اشتباهی رخ داده است و تکرار آزمایش خون ، هر ده دقیقه یک آزمایش . نخیر ، اشتباهی در کار نیست ! همة آزمایشات آثار بهبود و سلامتی را گواهی می دهند . مادر ملیکا با تشویش از دکتر می پرسد : آقا ی دکتر چه اتّفاقی افتاده است ؟ خانم صالحیان ، نمی دانم چه بگویم . یا دستگاهها و تخصّصی ما اشتباه کرده است ، یا اینکه واقعاً معجزه ای واقع شده است . امّا مطمئناً این دستگاهها و ما تا بحال اشتباه نکرده ایم ... . ملیکا از بیمارستان مرخص شد . با اینکه آثاری از بیماری در او نبود ، ولی خانواده هنوز هم مضطرب و نگران بودند . تا اینکه یک شب مادربزرگ ملیکا در عالم رؤیا خوابی دید که قلب خانواده را مطمئن کرد . او تعریف کرد : دیدم در جمع عدّه ای از بانوان هستم . آنان را نمی شناختم . بانوان راهی بازکردند . یکی از آنان ندا داد : امام سجّاد علیه السّلام تشریف می آورند . با اشتیاق جلو رفتم تا امام علیه السّلام را زیارت کنم . آقا آمد ، صورت مثل مهتاب . زبانم بند آمده بود . می خواستم برای ملیکا دست به دامن شوم ، نمی توانستم . امّا آقا علیه السّلام خود به طرف من آمدند و فرمودند : دیگر برای چه نگرانید ، آن دختر شفا گرفت .

منبع :http://www.rasekhoon.net

 

http://www.rs272.com/

http://www.sahand272.blogfa.com/

http://www.rs272.parsiblog.com/

WEST AZERBAIJAN  URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI

 



ارسال سوالات و نظرات ()
ارسال کننده متن فوق: » دکتررحمت سخنی ( سه شنبه 87/8/28 :: ساعت 12:33 صبح )

Google
»» لیست کل یادداشت های این سایت
روشهای عملی کنترل نیروی جنسی زیاددرمجردین ومتاهلینMuch sexual ac
شرایط درخواست مشاوره پزشکی رایگان اینترنتی دکتر رحمت سخنی
جیمیل جدید دکتررحمت سخنی برای مشاوره رایگان پزشکی
نظرات پزشکان بزرگ جهان در رابطه با فواید روزه گرفتن
داستان آن بیمار
درمان کسانی که با سوظن زندگی افراد را از هم میپاشند!!
درمان بیماری دیسک کمر با توسل به آقا امام زمان (عج)
[عناوین آرشیوشده]