قویترین داروی درمان تمامی بیماریها نماز است
تهیه و تنظیم از ناصر خلجی کارشناس ارشد فیزیولوژی
امام علی (ع) نقل می فرمایند : خدا را ، خدا را در نظر گیرید در توجه به نماز ،که پایداری دینتان به نماز باشد.
اگر چه هر یک از احکام و فرائض دینی به جای خود از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است اما در این میان بعد از معرفت الهی هیچ فریض های به ولایی مرتبه نماز نرسد. چرا که این ، تنها نماز است که معراج مومن و عامل تقرب انسان وارسته به خدا شناخته شده و معیار پذیرش همه واجبات قرار گرفته است . به این جهت آخرین پیام سفیران الهی ، سفارش به نماز ، این استوانه استوار دین بود ، چنانچه پرسش نخستین روز رستاخیز هم از آن خواهد بود .
فلسفه نماز :
روح و حقیقت نماز :
نماز لفظ و واژه هایی است که در متون دینی ماه به عنوان صلاه از آن یاد شده و دارای معانی متعددی بود که یکی از آن معانی همین عمل مخصوصی است که به نام نماز در دین اسلام تشریع شده است . این لفظ در برخی از آیات به معنای سلام و تحیت آمده است .
صلاه که با طریق مشخص و با ارکان مخصوص و جزئیات معین از طرف شارع مقدس ، حقیقت پیدا کرده است و پیامبر خاتم (ص) آن حقیقت نازله را در عمل تشریع و خود آن را تحقق عملی بخشید نه تنها شخص پیامبر (ص) در طول عمرش به عمل بدان پای بند بود بلکه همه مسلمین موظف بودند که آن را شبانه روز پنج بار به جای آورند .
خداوند متعال در سوره مبارکه اسراء آیه 78 می فرماید نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکی شب برپا دارید که این آیه اشاره اجمالی به نمازهای پنج گانه دارد. نماز با این شیوع ، مرسوم که مصداق آن برای همه مسلمین روشن و آشکار است چیزی نیست که مورد فهم و درک نباشد.
حقیقت نماز اعم از معنای ظاهر و باطن است و محدود و محصور نمودن آن به ظاهر چون محدود نمودن حقیقت انسان و انسانیت او به جسم مادی است همانطور که حقیقت انسان در این جسم خاکی و هیکل مادی قالب گیری شده و به اطوار مختلف و گوناگون درآمده و به این شکل ظاهری وجود یافته است چنانچه خداوند فرماید : و به تحقیق شما را به صورت گوناگون آفرید .
حقیقت نماز هم چون سایر امور در باطن و روح او نهفته شده که این قالب و صورت را پذیرا شده است هرگاه آن حقیقت بخواهد در عالم خارج تحقق یابد قطعاً باید در همین طور و قالب خاص باشد و در غیر این صورت نماز نبوده بلکه پدیده دیگری است هر گاه این قالب خاص و صورت ظاهری نماز با روح و باطن آن آمیخته و قربی گردد نماز حقیقت خود را یافته و تاثیر خود را
می گذارد در چنین صورتی است که این امر الهی ستون دین – معراج مومنین – روشنگر چهره مسلمین – مقرب متقین – مکمل اخلاص مخلصین مبعد خصائص مدخرین – مسود چهره شیاطین و ممیز مومنین از کافرین قرار می گیرد .
پس نمازی که حفظ ظاهر داشته باشد و فاقد روح باشد معطی شی نخواهد بود . بنابراین قیام به ظاهر آن – تحرکی در نمازگذار ایجاد نخواهد کرد و از سوی ذات باری به این نماز اقبال و توجهی نیست .
پس حقیقت نماز اعم از صورت ظاهری و معنای باطنی است و تمسک به هر یک از این دو بدون دیگری نماز
نیست در نتیجه هم کائی که به ظاهر آن تشبث جسته و از روح آن بی خبرند از حقیقت نماز غافلندو هم آنانکه نماز نمی خوانند و ادعا دارند که ما به معنا و حقیقت آن رسیده ایم معرفتی از نماز ندارند چون نماز در هر دو صورت فاقد حقیقت است.
فوائد نماز و دعا :
- دعا و نماز از قربانی بزرگتر و مهم تر است .
- دعا و نماز از اعمال نیک با اهمیت تر است .
- کسی که دعا و نماز می خواند باید قلب خود را متوجه خالق حق کند .
- هرکس که برای همنوع خود دعا می کند و جهت او طلب رحمت می نماید در حالی که خود نیز به آن مورد نیاز دارد نخست به خود او جواب داده می شود و خود او اول نجات می یابد .
- هر کس که فرامین الهی را با ایمان کامل بر خود قبول نماید و آن را انجام دهد شایسته آن خواهد بود که الهام الهی بر او قرار گیرد .
- بهترین راه تزکیه روح ، نماز است چون وسیله مطمئن جهت تزکیه است
- نماز مایه آرامش است .
- نماز مایه نزدیک شده انسان به سعادت است .
- نماز انسان را از فحشاء و منکرات بازی دارد .
- نماز سپاسگزاری از معبود است چون تشکر از نعمت دهنده واجب است، چنانچه اگر کسی کاری را برای ما انجام داد و از او تشکر نکنیم در حق او جفا کرده ایم .
- از ویژگیهای نماز جلوگیری از غفلت است .
- نماز انسان را به پاکی ها و پاکسازی هم ظاهر و هم باطن هدایت می کند .
- نماز ضد اضطراب وپریشانی است.
- نماز سدی است در مقابل گناهکاری ها و ایجاد روح تقوا و پرهیزکاری
- نماز وسیله پاک شدن وثابت کنند ، خلوص و پیراستگی از تکب و غرور است.
- نماز وسیله زدودن پرده های غفلت و سستی ، پرورش فضائل اخلاقی گسترش دهنده زمینه عدالت و رعایت حقوق اجتماعی ایجاد روح ، نظم و پاکیزگی در ظاهر و باطن انسان است .
- نماز درست است که بوسیله خود انجام می پذیرد اما با نماز ساخته شدن عضوی از جامعه شکل می گیرد و این ربطه بین نماز و اجتماع است .
- وقتی انسان متذکر خدا بود خدا را مراقب خویش دید قهراً از انجام گناه و منکرات شرم و حیا می کند .
- نماز در ساخت روح انسان ، همان نقشی را ایفاد می کند که نرمش و ورزش در ساخت جسم انسان ایفا می نماید .
- نماز روح انسان ها را به مبدا هستی بخش مرتبط و متصل می کند و این ارتباط روح و جان آدمی را زند ، با نشاط و آرام می سازد و او را برای انجام سایر تکالیف و وظایف زیر و اجتماعی آماده می کند .
- خواندن نماز علاوه بر آن که انجام یک دستور و یک واجب الهی است خود مانع از انجام زشتی ها ، خلاف و گناهان دگر است .
- نماز تقدیر و سپاسگذاری از خداست ، موجب آرامش انسان است موجب یاد خداست ، زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می کند تاکیدی بر نظافت و سلامتی است دارای آثار وحدت بخش اجتماعی است و موجب انضباط و وقت شناسی است .